هست و نیست­ها در عکاسی صنعتی و تبلیغاتی

پنجمین جلسه از سری نشست‌های تخصصی جشنواره فردا پیرامون عکاسی صنعتی و تبلیغاتی:

هست و نیست­‌ها در عکاسی صنعتی و تبلیغاتی(واکاوی الگوهای مکرر و سویه­های مغفول مانده در عکاسی صنعتی و تبلیغاتی)

تاریخ برگزاری: سه‌شنبه 11 خرداد 1400

مهمان:

یدالله ولی‌­زاده (عکاس و مدرس عکاسی صنعتی و تبلیغاتی)

میزبان:

امید پورآذر (دبیر بخش عکس جشنواره)

در ابتدا امید پورآذر از مهمان نشست درخواست کرد که بصورت کلی از هست و نیست­‌های عکاسی صنعتی و تبلیغاتی ایران بگوید و ولی‌­زاده اینطور آغاز کرد: «من از سال 60 عکاسی را شروع کردم، از سال 72 وارد دانشگاه شدم. در آن زمان عکاسی صنعتی و تبلیغاتی پررونق بود زیرا کشور در مسیر سازندگی بود. کارخانه‌جات مختلف ناچار بودند برای محصولات خودشان وارد عرصه رقابت شوند. از همان زمان که کسانی مثل زنده‌­یاد مسعود معصومی بصورت جدی عکاسی صنعتی و تبلیغاتی می­کردند تا همین امروز که در سال 1400 قرار داریم، بعضی قواعد وجود دارند که ما خودمان را در آنها محصور کرده‌­ایم و این ناشی از ترس ماست. این شاخه از عکاسی نباید صرفا محدود به عکاسی از محصولات باشد، عکاسی تبلیغاتی پتانسیل­‌های بسیار بیشتری در خود دارد، می­توان در کمپین­‌های تبلیغات شهری که محتوای فرهنگی دارند از آن استفاده کرد.» پورآذر این سوال را مطرح کرد که دلیل این نگاه محدود به عکاسی تبلیغاتی چیست و «این نیست‌­ها از چه چیزی ناشی می­شود؟ نبود مطالعه یا نداشتن دید انتقادی در عکاس یا مواردی دیگر؟» ولی‌­زاده اینطور جواب داد: « یکی از دلایل ضعف در مدیریت بخصوص در ارگان­های مربوط به امور فرهنگی است ولی ضعف اصلی به خود عکاسان برمی­گردد، یعنی همان نبود مطالعه و شناخت. به عنوان مثال فرش را در نظر بگیرید، برای ما ایرانی­ها فرش صرفا یک کالا نیست بلکه بازتابی از فرهنگ ملی ماست و یک عکاس حرفه‌­ای نباید به چشم یک کالای معمولی به آن نگاه کند.» ولی‌­زاده در تایید حرف پورآذر مبنی بر اینکه یکی از نیست­‌های عکاسی تبلیغاتی نبود مطالعه و دید انتقادی است گفت: «ساده‌­ترین رویکرد در عکاسی، برخورد صریح با موضوع است  و در ایران هم عکاسان معمولا با همین رویکرد تولید اثر می­کنند. با این روش شما نمی­توانید معانی استعاری و کنایی تولید کنید. باید توجه داشت که همواره آن چیزی که به یاد مخاطب می­ماند صرفا خود عکس نیست. ما باید سعی کنیم از عکاسی تبلیغاتی محصول‌­محور به سمت عکاسی تبلیغاتی مفهوم­‌محور حرکت کنیم. عکاس نباید صرفا به دنبال یادگیری تکنیک باشد، بلکه باید برای کارش ایده­‌پردازی کند، نباید صرفا خواسته­‌های کارفرما را مو به مو اجرا کند بلکه باید سعی کند و قدرت این را داشته باشد تا سلیقه­‌ی او را از سطح بازار بالاتر ببرد.»

پورآذر این پرسش را مطرح کرد که چرا عکاسان معمولا تسلیم خواسته­‌ی کارفرما می­شوند و اصطلاحا کاری باب میل بازار ارائه می­دهند؟ ولی‌­زاده در جواب گفت: « دلیل این اتفاق نبود اعتماد به­‌نفس کافی در عکاس است و از طرفی وقتی کارفرما شروع به پرسش­گری از عکس می­کند اگر عکاس نتواند ایده‌­ی خود را به خوبی توضیح دهد به مرور از مواضع خودش عقب­‌نشینی می­کند.»

در ادامه پورآذر دیگر نیست‌­های عکاسی تبلیغاتی را نبود خلاقیت و توجه به امر بومی‌­سازی مقوله تبلیغات در ایران خواند: «خلاقیت یعنی عبور از الگوهای ثابت ذهنی خودمان تا بدین وسیله فضایی برای خلق امکانات جدید ذهنی فراهم کنیم، از طرفی باید توجه داشت که اثری که خلق می­کنیم باید با ارزش­های فرهنگی ما هم‌­راستا باشد و از طرفی باید دقت داشت که عکس قرار است در کجا و با چه شرایطی نمایش داده شود.» ولی‌­زاده این بحث را اینطور ادامه داد که: «خلاقیت یعنی جسارت، عکاس برای رسیدن به این امر باید اعتماد بنفس کافی داشته باشد. در خصوص بومی­‌سازی هم اگر عکاس به این امر دقت نکند باعث بوجود آمدن نوعی مضحکه در کارش میشود و از طرفی هم باید دقت داشت که فرهنگ و شرع به ما این اجازه را نمی­دهد که هر چیزی را بومی­‌سازی کنیم. در قبال توجه به محل نمایش اثر مثال مناسب آن برندهایی مثل مک­دونالد و کوکاکولا هستند که در ماه مبارک رمضان ظاهر تبلیغات‌شان در کشورهای اسلامی تغییر می­کند و سعی می­کنند از عناصر بصری مرتبط با این ماه استفاده کنند. اما در کشور ما به این نکات خیلی کم دقت می­شود و معمولا کارفرما سعی می­کند از یک عکس در هر مکان و شرایطی استفاده کند بدون اینکه به مخاطب اثرش دقت کند. نباید همه‌­ی تقصیرها را به گردن کارفرما انداخت، ریشه­‌ی این مشکل متوجه عکاسان هم هست که همواره طبق خواسته­‌ی بازار عمل کرده‌­اند در صورتی که ما به عنوان عکاس باید تلاش کنیم فرهنگ­‌سازی کنیم و کارفرما را متوجه اشتباهات خود کنیم.»

پورآذر به عنوان آخرین سوال این مبحث را مطرح کرد که چرا در ایران عکاسی تبلیغاتی بصورت گروهی تعریف نشده است؟ و ولی‌­زاده اینطور پاسخ داد: «در حال حاضر آژانس­های تبلیغاتی در ایران وجود دارد و تشکیل اتاق فکر هم می­‌دهند ولی متاسفانه حرف آخر را کارفرما می­زند و از طرفی هم آژانس­ها تمایل ندارند در این زمینه هزینه کنند زیرا تشکیل یک اتاق فکر حرفه‌­ای مستلزم هزینه­‌پردازی است.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *