معرفی کتاب عکاسی معماری (دوازده دیدگاه)

مترجم کتاب، محمد خدادادی مترجم‌زاده، در قبال این کتاب اینطور توضیح می‌‌دهد:
ضرورت ترجمه و انتشار این کتاب از آن‌جا در ذهن مترجم شکل گرفت که چند سالی است برای تدریس درس عکاسی معماری از آموزه‌های آن – به‌ویژه از تنوع دیدگاه‌های مطرح شده در آن – برای تبیین شاخصه‌های عکاسی مدرنیستی از فضاهای معماری بهره می‌گیرد. در طی این چند سال به تناوب قسمت‌های پراکنده از متن ترجمه شد و در کلاس مورد استفاده قرار گرفت. اما دیگر ضروری می‌نمود مجموعه‌ی آرای آمده در آن، کاملا ترجمه و مورد استفاده قرار گیرد.
این کتاب در سال 1987 منتشر شده است و به نظر می‌آید اولین کتاب منتشرشده‌ی خانم آکیکو بوش باشد. کتاب یک مقدمه‌ی طولانی و مفید درباره تاریخ عکاسی معماری دارد؛ پس از آن به بررسی آرا، شیوه‌ی عکاسی و عکس‌های دوازده عکاس منتخب می‌پردازد. مولف در این کتاب، از دیدگاه‌های منتقدان و صاحب‌نظران و معماران بهره گرفته است، و افزون برآن، با تنی چند از عکاسان محاصبه کرده است. از دیدگاه مترجم، ترجمه‌ی صرف -مطلق – مطالب کتاب نمی‌توانست برای خواننده ایرانی خیلی سودمند باشد. هرچند بنابر عادت رایج امروز در موضوع ترجمه‌ی متونی از این دست درباره‌ی هنرها، به گواه بسیاری از کتاب‌های ترجمه شده در سال‌های اخیر، همان ترجمه‌ی صرف نیز احتمالا می‌توانست نزد مخاطب ایرانی قابل قبول باشد. اما، از آن جایی که مهم‌ترین هدف از انتشار این کتاب، استفاده از آن در مراکز و موسسه‌های آموزش عالی است، وجود برخی افزوده‌ها و تصاویر دیگر اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. مترجم معتقد است پیکربندی مطالب و آورده‌های این کتاب برای جامعه‌ی غربی تدوین و انتشار یافته است؛ این کتاب بیانگر دیدگاه دوازده عکاس موثر و فعال در عرصه‌ی عکاسی حرفه‌ای از معماری است. اما هیچ اطلاعات مدونی از عکاسان مورد بررسی در کتاب نیست. علاوه بر آن، تعداد متنابهی از اسامی، جریان‌ها و مکان‌های خاص بدون توضیح مشخص و کافی، در آن آمده است آیا جامعه‌ی غربی تمام آنها را می‌داند؟ همچنین مولف در مقدمه‌ی مفصل و بسیار مفید خود از هیچ عکس شاهد متنی استفاده نکرده است و یا در توضیح تاریخی عکاسی معماری، دانش و اطلاع پیشین خواننده‌ی فرضی از تاریخ عکاسی و معماری را کافی دانسته و آن را مبنای تحلیل خود قرار داده است؛ موضوعی که فقدان آن در جامعه‌ی کنونی عکاسی در ایران مشهود است. درنتیجه، مطالب و تصاویری به قدر ضرورت به متن کتاب افزوده شد؛ در عین حال تلاش شد تمرکز لازم بر روی آورده‌‌های اصلی کتاب حفظ شود. علاوه‌بر‌این، تنوع دیدگاه‌های مطرح توسط عکاسان – به ویژه وقتی از زبان خود آنان نقل می‌شود – در عین حال که از جاذبه‌های کتاب به شمار می‌رود، بر سختی ترجمه و یافتن زبانی روان برای بیان مفید کل آن در جامعه‌ی هدف نیز می‌افزاید. مترجم اذعان می‌کند که به رغم تلاش برای برگردان صحیح و مفید کتاب، از موفقیت کامل و بی‌نقص کار خود خیلی مطمئن نیست.
اما فایده‌های این کتاب:
اطلاعات زمینه‌ای از تاریخ عکاسی معماری، معماران و عکاسان مطرح در کتاب، در کنار جریان‌ها و مناسب‌های خاص ذکر شده، می‌تواند بخشی از دیدگاه‌های مطرح در میان عکاسان و معماران راجع به رسالت و توانایی عکاسی – فارغ از هنر، فن یا کار تجاری بودن آن – را در برحه‌های مختلف بنمایاند. این موضوع که عکاسی معماری هنر است؟ کاری صرفا تجاری است و یا صنعتی مکمل در جهت نمایش فضای معماری پنداشته می‌شود؟ به ظرافت تمام از زبان عکاسان و معماران فعال در یک دوره‌ی جریان‌ساز(حدودا از سال 1930 تا 1980 میلادی) بیان شده است. این موضوع در ایران برای عکاسان و علاقه‌مندانی که دغدغه‌ی عکاسی معماری دارند، می‌تواند در زمره‌ی چالش‌هایی باشد که درباره‌ی توانایی‌های عکاسی حس می‌کنند، اما تاکنون نتوانسته‌اند آن را به خوبی مقوله‌بندی و بیان کنند. شاید هر عکاس علاقه‌مند به این موضوع در ایران، با مطالعه‌ی آرای عکاسان و جریان‌های طرح شده در کتاب – که عمدتا بنیان مدرنیستی دارند – بتوانند مسیر دلبستگی هنری و یا شاکله‌ی کار حرفه‌ای خود در این حوزه را بهتر سامان دهد. این موضوع می‌تواند مهم‌ترین ره‌آورد این کتاب به شمار آید.

دیگر اینکه، تنوع دیدگاه‌‌های مطرح شده توسط نام‌بردگان – عکاسان، منتقدان و معماران – به نحوی ظریف، گستره‌ی مفاهیم معماری مدرن و پس از مدرن را در برمی‌گیرد، هرچند وزنه‌ی معماری مدرنیستی در کتاب سنگین‌تر است. براساس آورده‌های کتاب، مهمترین ویژگی معماری مدرنیستی را می‌‌توان در تفوق(ارجحیت) سازه‌ی معماری بر طبیعت دید، موضوعی که در ساخت انبوه آسمان‌خراش‌های رفیع در شهرهایی مانند شیکاگو و نیویورک مشهود است. هرچند در برخی موارد مانند معماری مدرن بیابانی، همراهی و هماهنگی با عناصر و چشم‌انداز طبیعی نیز در اولویت قرار دارد. فولاد، شیشه و بتون، عمده‌‌ترین مصالح به کار رفته در معماری مدرن است. تزئینات به حداقل ممکن تقلیل می‌یابد. قواعد سبک بین‌المللی، پنداشتن خانه به‌مثابه‌ی ماشینی برای زندگی، شکل تابع کارکرد، گزیده‌گویی، ساده‌گرایی، انتزاع و تولید انبوه و یک‌شکل ساختما‌ن‌ها در دستور کار قرار می‌گیرد.

متناسب با معماری مدرن، عکاسی در جهت شناساندن آن به عنوان امر والا – هنر والا – وارد عمل می‌شود؛ در عین حال می‌کوشد، خشونت و صلابت موجود در بیشترین نمودهای آن را، به گونه‌ای تصویری تلطیف کند. بااین‌که اغلب عکاسان مورد بحث در کتاب دارای عکس‌های رنگی نیز می‌باشند؛ عکس‌های کل کتاب سیاه و سفید هستند. این موضوع می‌تواند ارجحیت عکاسی سیاه و سفید را بر عکاسی رنگی حداقل در موضوع عکاسی معماری و از دیدگاه عکاسان مطرح شده در کتاب بنمایاند. تنی از چند از عکاسان در چندجای متن به ارجحیت فرم و نورپردازی خالص نسبت به رنگ اشاره کرده‌اند. در عین حال این نگرش می‌تواند از الگوهای مدرنیستی مبنی بر ارزش‌های والای فرم و شکل انتزاعی تاثیر پذیرفته باشد. براساس آنچه در بخش‌های مختلف کتاب مطرح می‎شود، می‌توان نتیجه‌ای کلی‌گویانه و غیردقیق گرفت که – حداقل در حوزه‌ی عکاسی معماری – عکاسی سیاه و سفیدخصلتی بیشتر مدرنیستی دارد و عکاسی رنگی با آرای مدرن متاخر و دیدگاه‌های پس از مدرن نزدیک‌تر است. این کتاب در سال‌هایی منتشر می‌شود که هنوز عکاسی دیجیتال پا به میدان رقابت با عکاسی فیلمی نگذاشته است. سال‌هایی که برای انجام کارهای بسیار تخصصی در عرصه‌های عکاسی حرفه‌ای فیلم‌ها، داروها، کاغذها و سایر ملزومات تولید از کیفیت و تنوع بی‌نظیری برخوردار شدند. با این وصف مترجم معتقد است بسیاری از آورده‌ها و یافته‌های کتاب قابلیت تعمیم به حوزه‌ی عکاسی دیجیتال را نیز دارند، چون که بیشتر به مبانی فهم و چگونگی بیان عکاسانه می‌پردازند، تا مواردی جزئی‌تر.

در این کتاب رابطه‌ی عکاسی و معماری از زوایای گوناگون از زبان عکاسان و معماران طرح می‌شود. و شاید مهم‌تر از همه، چالش وظیفه‌ی عکاسی در قبال معمار، معرفی آثار و تولید بایگانی برای او و شرکت‌های ساختمانی طرف قرارداد با او، در کنار رسالت عکاسی به مثابه‌ی هنری تصویری، فراتر از وظیفه‌ی استنادی‌اش باشد. موضوع مهم دیگر که چند بار به آن اشاره شده است، تبدیل دو بعد(تصویر_نقشه) به سه بعد(بنای معماری) و مجددا تبدیل به دو بعد(عکس) می‌باشد. این موضوع که معمار برای تجسم و درک صحیح‌تر فضای ساخته شده توسط خود، به تصویری عینی و دو بعدی همچون عکس با نقطه گریز مشخص نیاز دارد. و این نکته‌ی ظریف که در میان هنرمندان، انسان‌های یک چشم نیز وجود دارند، اما بعید است در میان معماران به سادگی بتوان انسانی یک چشم یافت. اما خیلی وقت‌ها خود معماران نیز برای دیدن ساختمان خود، یک چشم را می‌بندند تا نگاه دو بعدی دوربین عکاسی را تجربه کنند. به نظر می‌رسد عکاسان معرفی شده در کتاب، براساس تعهد کاری، شیوه‌ی اجرایی و تجربه‌ی مستمر در کار عکاسی معماری انتخاب شده باشند. اما دیدگاه و روش آنان دارای تنوع است. تنوعی که در برخی موارد به تفاوت و تقابل در شیوه‌ی دیدن و عمل عکاسانه در میان آنان می‌انجامد. پیشینه‌ی برخی از آنان در معماری و مهندسی ساختمان است؛ و برخی دیگر در عرصه‌ی سینما، نقاشی وگرافیک درس خوانده‌اند. برخی از آنان، حضور معماران را در صحنه‌ی عکاسی لازم می‌دانند(مانند بیل هدریچ) و برخی دیگر آن را ضروری نمی‌دانند(مانند رابرت پرون). برخی، راجع به موضوع کار خود مطالعه کرده و سنجیده عکاسی می‌کنند(مانند ازرا استولر و ولفگانگ هویت)؛ در حالی که برخی دیگر، برخورد آنی و بدون پیش ذهنیت را می‌پسندند؛ حتی عکاسی چون تیم استریت پرتر به وجود حالتی مانند “لحظه‌ی قطعی” کارتیه برسون در عکاسی معماری اعتقاد دارد. نگاه برخی تحلیلی و نگاه برخی دیگر، شهودی است، کسانی که به ریسک و شانس اعتقاد دارند. برخی تامل و دقت دوربین فانوسی، فیلم قطع بزرگ را برمی‌گزینند، و گروهی در مقابل، استفاده از این ابزار وقت‌گیر و پر‌زحمت دانسته، دوربین 135 را برای شکار لحظه‌های فرار در عکاسی معماری مناسب‌تر می‌‌دانند؛ در این میان بعضی عکاسی مادون قرمز را به کار می‌گیرند. برخی، حضور مردم را در موضوع معماری نمی‌پسندند، برخی، حضور مردم را به مثابه‌ی مقیاس برای درک فضای معماری به کار می‌گیرند، و گروهی نیز نه صرفا برای نشان دادن مقیاس، بلکه برای بیان نوع کاربری فضا و زنده بودن فضای معماری، مردم را در عکس‌هایشان می‌گنجانند. آخرین نکته‌ای که نمی‌توان بدون اشاره به آن مطلب را بست این است که: در میان عکاسان معماری مورد بررسی، تنها یک زن حضور دارد، که آثار و دیدگاه او، آخرین بخش کتاب را به خود اختصاص داده است؛ و با دیدگاه و ساختار عکاسانه‌ی خاص خودش، از سایر نام‌بردگان متمایز می‌شود. آیا عکاسی معماری در سال‌های مورد بررسی در جامعه‌ی غربی کاری صرفا مردانه است؟ جالب این است که نویسنده‌ی کتاب، خود نیز یک زن است، اما براساس آنچه در کتاب آمده است، نشانی از برخورد جنسیت طلب و یا مطالبه‌ی حقوق زنان در آرای او دیده نمی‌شود. از آن جایی که عمده‌ی مطالب کتاب دیدگاهی مدرنیستی را برمی‌تابند، این تردید به ذهن راه می‌یابد که عکاسی مدرنیستی و به ویژه عکاسی مدنیستی معماری، از جنبه‌ی مردسالاری قدرتمندی نسبت به زنان برخوردار است.

در این کتاب دیدگاه و آثار عکاسان زیر مورد بررسی قرار می‌گیرد:

ازرا استولر
ولفگانگ هویت
پیتر آرون
نورمن مک‌گراث
استیو روزنتال
ژولیوس شولمان
بیل هدریچ
نیک مریک
رابرت پرون
تیم استریت پرتر
پل وارکول
جودیت ترنر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *