معرفی پایان‌نامه بررسی و تحلیل مکان‌نگاری نوین

چکیده

در این نوشتار، یکی از حوزه‌های شاخص عکاسی که پس از دهه‌ی 1960، همراه با مفهوم‌گرایی و در پاسخ به معیارهای زیبایی‌شناسانه‌ی پیشین در عکاسی منظره پدید آمد، مورد بررسی قرار گرفت است. این گرایش در جستجوی معیارهای تازه‌ای از زیباییشناسیِ عکاسانه شکل گرفته و این معیارها را با اتکاء به نقش استنادی-تاریخی عکاسی بسط داده است. در این نگاه، دغدغه‌ها و اشاراتی دیده می‌شود که با ارجاع به مشخصه‌های زندگی معاصر، به‌ویژه کیفیاتی که به جایگیریِ انسان در فضاهای مدرن و شیوه‌ی اقامت گزیدن او در شرایط معاصر تعین می‌بخشند، عکاسی را با متنی گسترده‌تر پیوند می‌دهند. در این راستا در فصل دوم، به زمینه‌های پیدایش و رشد مکان‌نگاریِ عکس‌محور در قرن 19 پرداخته شده است. این امر مقارن با زمانی است که جهان شاهد رشد بی‌سابقه‌ی علمگرایی بوده، و عقلانیت ابزاری و آموزه‌های دانش تجربی، شالوده‌ی اعتبار و اصالتِ نظریه‌های گوناگون به انسان و جهان را تشکیل می‌داده است. همچنین به اهمیت و دلالتِ وجه استنادی عکس در آن افق تاریخی اشاره شده است. در فصل سوم، ریشه‌های نگرشی که مولد دیدگاه دانش‌محور است، در دوران روشنگری و ظهور عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی پیگیری شده است. این فصل همچنین تلاشی است برای تبیین دلالت‌ها و معانی گسترده‌ای که با جریان مکانن‌گاری نوین پیوند دارند. برای این منظور و با رویکردی بینارشته‌ای، از آموزه‌هایی در حوزه‌های روانکاوی، پدیدارشناسی و مطالعات فرهنگی یاری گرفته شده است. در این راستا تلاش شده معانی و کارکردهای انسانی مرتبط با مکان‌ها و فضاها مورد بررسی قرار گیرد. از سوی دیگر سعی شده تبیینی از عملکرد عکس در بازنمایی و استناد، ارائه شده و با کمک‌گرفتن از برخی آثار، ظرفیت عکاسی در شکل‌دهی به گفتمانی انتقادی آشکارتر شود.

فصل‌ها:

فصل اول: کلیات پژوهش

فصل دوم: ریشه‌های تاریخی مکان‌‎نگاری نوین

فصل سوم: زمینه‌ها و دلالت‌های مکان‌نگاری نوین

مقدمه

مکان‌نگاری نوین یکی از جریان‌های مهم عکاسی است که در دهه‌های 1960 و 1970همراه با مفهوم‌گرایی شکل گرفت و در نمایشگاهی با همین عنوان نمایان شد. این جریان نه تنها در شکل‌دهی به دریافت کنونی از منظره و عکاسی مستند نقش داشته، بلکه توانسته افق‌های تازه‌ای از روابط میان عکاسی با گفتمان‌های علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را بگشاید و عکس را به رسانه‌ای نزدیک کند که توانایی شرکت در تولید گفتمان- آن هم نه فقط گفتمان زیباییشناسی- را داشته باشد. معیارهای زیباییشناسانه در هر دورانی متناظر با افق آگاهی آن دوران هستند. معیارها و اهداف حاکم بر آن نوع مستندنگاری که در مکان‌نگاری نوین دیده می‌شود نیز با افقی پیوند دارد که به تفکرات و دغدغه‌های امروزی انسان شکل می‌دهد. این حوزه از عکاسی به نوبه‌ی خود از یک سو وارث جریان‌هایی است که در قرن 19به فاصله‌ی کمی بعد از ظهور عکاسی توسعه یافتند و با تکیه بر پیوند عکاسی با واقعیت عینی و تواناییِ آن در بازنمایی دقیقِ طبیعت، این رسانه را در کاربردهایی مرتبط با دانش تجربی و عملکردهای معطوف به رشد زندگی مدرن به خدمت گرفتند. از سوی دیگر، این عکاسی وامدار بخشی از حرکت‌های هنری مدرن است که در اوائل سده‌ی 21 در اروپا ، در راستای تلفیق هنر و صنعت ایجاد شد و در آموزه‌های باهاوس و جریان عینیتگرایی نوین بروز یافته است. در فصل دوم به تفصیل به بررسی چنین ریشه‌های تاریخی‌ای پرداخته شده است. از مهمترین دغدغه‌هایی که در مکان‌نگاری نوین بازتاب یافته، به شیوه‌ی سکونت آدمی و کیفیات اقامت او در زمین به‌ویژه در زندگی شهری مربوط می‌شود. زندگی انسان مدرن و پست‌مدرن بر مبنای شهرنشینی تعین یافته است. توجه به امر سکونت در جهان امروز، به مثابه مؤلفه‌ای که در تعیین بسیاری از ویژگی‌های روانی و اخلاقی نقش دارد، از اساسی‌ترین دغدغه‌هایی بوده که به این پژوهش جهت داده است. نحوه‌ی سکونت انسان و نسبتش با فضاهای عمومی و خصوصی در جهان معاصر، حاصل تحولاتی است که پس از ظهور تجربه‌گرایی و عقلگراییِ مدرن پدید آمد. در نتیجه شناخت ریشه‌ها و دلالت‌های مکانی در این گونه عکاسی، به نوبه‌ی خود نیازمند بررسی برخی آموزه‌های مدرنیته است که از دوران رنسانس و در پی آن، از جریان روشنگری سرچشمه گرفته‌اند. در این راستا در فصل سوم با ارجاع به مباحث برخی متفکران از قرن 19تا کنون، تلاشی برای نقد این آموزه‌ها صورت گرفته است. سپس با اشاره به سابقه‌ای از سنت منظره‌نگاری در تاریخ هنر اروپا، به تحولاتی که منظره در حوزه‌ی عکاسی از سر گذرانده اشاره شد و در این راستا، تبیینی از جایگاه و اهمیتِ مکان‌نگاری نوین عرضه شده است.
مکان‌نگاری نو شکل تازه‌ای از عکاسی را عرضه کرده که اگرچه در فرم‌های عکاسانه‌ی گوناگونی تبلور یافته، اما در محتوا و دغدغه‌های عکاسانه سعی داشته به گفتمانی انتقادی دامن بزند که سویه‌هایی از دستاوردهای مدرنیته را مد نظر دارد که زیستن در جهان معاصر را با بحران مواجه ساخته‌اند. بحرانی که عموماً در شیوه‌ی سکنی‌گزیدن و اقامت در حوزه‌های خصوصی و عمومی جلوه‌گر می‌شود. در این راستا مکان‌نگاری نو به وجه استنادی عکاسی تکیه دارد و در عین حال، خود به بخشی از گفتمان زیبایی‌شناسانه‌ای بدل شده که بازنمود زندگی امروزی را تبدیل به دیدگاه‌هایی نسبت به چندوچون این زندگی می‌کند. شناخت این گفتمان انتقادی مستلزم کسب شناختی از نگرش‌های انتقادی‌ای است که در فلسفه و مطالعات فرهنگی شکل گرفته‌اند. این پژوهش سعی دارد با برقراری ارتباط‌های نظری میان این شکل از عکاسی و دلمشغولی‌های موجود در حوزه‌های نظری فوق، به فهم بهتری از این حوزه از عکاسی دست یابد و قابلیت‌های این رسانه در دامن‌زدن به چنین گفتمان‌هایی را مورد ارزیابی قرار دهد.
در این پژوهش از آراء و حوزه‌های فکری متفاوتی بهره گرفته شده تا جوانب گوناگون سکونت، هویت مکانی و نسبت آن با عناصر فرهنگی، و شیوه‌های بازنماییِ مکان در عکاسی مورد بررسی قرار گیرد. این حوزه‌ها از رویکردهای یکسانی نشأت نمی‌گیرند و در موارد مختلف، نظرگاه‌های متمایزی را نسبت به مقولاتی چون روشنگری، عقلانیت و فرهنگ مدرن نشان می‌دهند. پژوهش حاضر به منظور تلاش برای رسیدن به نگاهی تازه نسبت به یک حوزه از عکاسی و دامن‌زدن به تولید متن در این باب صورت گرفته است. در گردآوریِ این مجموعه، از آموزههای گوناگونی بهره‌گیری شده که به حوزه‌های فکری با ظرفیت‌های نظریِ بسیار متفاوتی تعلق دارند. با چشم‌پوشی از چنین تفاوت‌های اساسی‌ای، سعی بر آن بوده که از چندین وجه به مسأله نگریسته شود و در هر بخش از دیدگاه‌هایی استفاده شود که حاکی از دغدغه‌های مشابهی هستند. بدیهی است که این وجوه صرفاً از نگاهی شخصی حکایت دارند و هدف متن، رسیدن به پرداختی کامل و جامع از موضوع نبوده است. این متن در نهایت شامل تفسیری است از یک حوزه‌ی مشخص از عکاسی که به دلیل علایق شخصی انتخاب شده و در عین حال پیوندهای آن با حوزه‌های خارج از عکاسی نیز مد نظر بوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *